پرش افکار من

Sunday, December 24, 2006

بازی شب یلدا



ظاهرا استاد امید با نهایت سخاوت بنده نوازی نموده دعوتنامه ای برای این حقیر سیرپرست ارسال داشته است و با توجه به اینکه اکیدا معتقدم که این بازی سبب ایجاد مجازی در مجازی می شود صرفا گوشه ای از" رفتار"که نه" اخلاق" (که مطمئنا زوایای ان برخود ما نیز پوشیده است) را برایتان عنوان میکنم. درضمن شدیدا ترس دارم که اینها بر خودمان نیز مشتبه گردد.ا
مورد اول : ازانجایی که ادم محافظه کاری هستم به دلیل اینکه اصول این بازی شباهت زیادی به سیستم" گلدکوئیست" دارد بدینوسیله به تمامی مسئولین و دست اندرکاران توقیف سران گلدکوئیست برائت خود را از سودجویان سیستم فوق اعلام می دارم.ا
مورد دوم : با توجه به اینکه خودم دندانپزشکم به عنوان یکی از مزایای این شغل الان در حال" دندان درد" کشیدنم.ا
مورد سوم : اینکه به عنوان انسانی که برای موفق بودن اعتقاد به فرو رفتن در قالب ها و بی توجهی به بروز شخصیت واقعی دارد علیرغم شخصیت گوشه گیرم در قالب انسانی اجتماعی فرو رفته ام و شدیدا رنج میبرم.ا
مورد چهارم که یکی از لذت های هر روزه من گرفتن حال" استاد امید" است خدایا این "حال کردن" ارزانقیمت را از من و عده زیادی از اطرافیان نگیر.ا
در اخر اینکه از انجایی که علاقه ای به صرف انرژی در راهی که تاثیر محسوسی در زندگی روزمره من نداشته باشد ندارم این بحث بی ثمر را ختم می نمایم تا اینجا هم با خواهش و تمنای امید که سر این دعوت کردنش ضایع نشه نوشتم!!!ا
و اما پنج یار دیگر من
ادم برفی